- بی ننگ
- آنکه از اعمال ناشایسته ننگ و عار ندارد بیعار
معنی بی ننگ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ننگ نداشتن از اعمال ناشایسته بیعاری
آکرماتیک
شخص کم قدر و منزلت
بی رنج
آنچه رنگ نداشته باشد، کنایه از ساده و بی آلایش، طرح ساده که نقاش بر روی پارچه یا کاغذ می کشد و بعد آن را رنگ آمیزی می کند
سبک، کم وزن، کنایه از شخص کم قدر و بی منزلت، برای مثال من بی سنگ خاکی مانده دلتنگ / نه در خاکم در آسایش نه در سنگ (نظامی۲ - ۲۲۷) ، کنایه از بی طاقت
Colorless
бесцветный
farblos
безбарвний
bezbarwny
sem cor
privo di colore
sin color
incolore
kleurloos
tanpa warna
عادم اللّون
रंगहीन
חסר צבע
bila rangi
বর্ণহীন
بے رنگ
نابسامان
بلافاصله، بی تامل، فورا، فوری، الساعه
آنچه نمک ندارد، آنکه شکل یا حرکاتش توجه کسی را جلب نکند بی لطف مقابل ملیح نمکین
ایواز افرایوت